تاریخ انبیاء (از آدم خلیفة اللّه (ع) تا خاتم رسول اللّه (ص))
نقشه قتل حضرت صالح و نزول کیفر
قوم صالح آن چنان در گرداب گمراهی غوطه ور و تسلیم خودسری های خود گشته بودند که به گفته های صالح توجه نکرده بلکه نقشه قتل صالح و یارانش را طرح کردند و به فکر کشتن ایشان افتادند.
بیضاوی در تفسیر خود می گوید؛ در روایت است که صالح در میان درّه مسجدی بنا کرده بود و در آن نماز می خواند و چون به مردم خبر داد که تا سه روز دیگر عذاب به سراغ شما خواهد آمد، مخالفان با خود گفتند؛ صالح خیال کرده سه روز دیگر از دست ما آسوده خواهد شد، و ما پیش از رسیدن این سه روز، خودمان را از دست او و خاندانش آسوده می سازیم، و به همین منظور به سوی درّه به راه افتادند و در آنجا سنگی بر سر راه آنان افتاد که راه بازگشت را بر آنها مسدود کرد و همانجا ماندند تا هلاک شدند.
کیفر خدا به منظور تصدیق تهدید صالح و حمایت از رسالت او فرود آمد و صاعقه آسمانی قوم صالح را فرا گرفت تا به کیفر ستمگری خود برسند و به این ترتیب مخالفین صالح پس از صاعقه در خانه های خود به صورت جسمی بی جان درآمدند.
آری طبق گفته صالح رنگ چهره آنان تغییر کرد و روز سوم به امر خداوند، جبرئیل با فریادی آسمانی که پرده قلب هایشان را پاره کرد و گوشهایشان را کر نمود، و خانه هایشان بر سرشان خراب شد، آن قوم را به هلاکت رساند و بعد از آن آتشی بر آنها انداخت که همگی در آن سوختند و هیچ اثری از آن قوم کافر و گنهکار باقی نماند.
[84]
صالح شاهد نزول عذاب بر قوم خود بود و پس از لحظاتی مشاهده کرد که بدنهای مخالفین او همه سیاه و خشکیده و خانه هایشان خراب گشته است، لذا از کنار آنان عبور کرد و با خاطری غمگین و روحی افسرده و قلبی سرشار از حسرت به آن اجساد خطاب کرده و گفت:
«ای قوم من! بدون تردید رسالت خدای خود را به شما ابلاغ کردم و به شما پند دادم ولی شما از روی غرور و نادانی، ناصحان و خیرخواهان را دوست نمی داشتید.»(1)
1 - اعراف، 79.